قبلا یه پست زده بودم که ایرانی ها 2 خصوصیت دارن که این دو خصوصیت با هم یه تناقض آشکار دارن. بت سازی و غولکشی. یعنی ما ایرانی ها اول یه نفرو بادش میکنیم بادش میکنیم بادش میکنیم تا طرف تبدیل میشه به بت. از طرف دیگه ما ایرانی ها با قدرت بزرگ زورگو یعنی با غولها مشکل داریم و با این که ازش ضعیفتریم مبارزه میکنیم تا بکشیمش. نهایتا اون بتی که خودمون ساختیمشو به زیر میکشیم.

 

یه نمونه از نمود های خصیصه غولکشی رو میشه تو این ماجرای عادل فردوسی پور با اون یارو شبیه کپکه دید. از یه طرف یه مجری ضعیف بی قدرت که یه قدرت غالبی اومده اونو له کرده رو داریم. از طرف دیگه یه غول رو میبینیم که جوونه، قده، باد به غبغب و حمایت همه جانبه روئسا رو پشت سرش داره. مردم ما هم که خب بر اساس خصیصه غولکشی طرف ضعیفتر رو میگیرن.

اطرافم خیلی ها رو میبینم که اصلا نود رو تماشا نمیکردن اصلا فوتبالی نیستن و شاید از عادل اصلا خوششونم نیاد ولی تا تقابل ضعیف و قوی، ظالم و مظلوم ، بزرگ و کوچیک رو دیدن سریع رفتن تو جبهه حمایت از ضعیف. اصلا هم مهم نیست حق با کیه. شاید واقعا فردوسی پور داره یه دندگی میکنه و با نظرات شاید درست بالاسری هاش مخالفت میکنه. و شاید هم حق با فردوسی پور باشه. نمیدونم. ولی میدونم ما داریم بدون توجه به مساله طرف ضعیف رو میگیریم.

یه هفته پیش بود یه مسابقه نظر سنجی برگزار شد که محبوب تریم مجری کیه. فردوسی پور اول بود. ولی عوامل جبهه مخالف خواستن با تقلب رای فردوسی پورو از گار کمتر نشون بدن که با لو دادن وزیر جوان! کاسه کوزشون به هم ریخت و این شد اول ماجرا. آخر هفته اومدن جایزه محبوبترین مجری رو بدن. در کمال تعجب به گار هم جایزه دادن که چه جایزه میدادن چه نمیدادن میشد تف سر بالا! و اینجا بود که فردوسی پور با کلماتی کنایه آمیز گفت سخت ترین سال کاریش بوده و از مردم (و نه مدیریت) تشکر کرد و یه جورایی گفت این یارو غوله نمیزاره من کار کنم. طرف هم در کمال ناباوری دست به کار به غایت احمقانه ای میزنه و تو همون هفته ای که به عنوان محبوب ترین مجری انتخاب شده میزارتش کنار.یه جورایی نه برای فردوسی پور، بلکه با اونایی که حمایتش هم میکنن یعنی مردم، هم خط و نشون کشید. مطمئنم به خاطر جوانی و سرمست از قدرتی که بهش دادن(البته قدرت خاصی هم نداره بنده خدا) طرف اصلا متوجه نیست تو جه جایگاه خطیری قرار گرفته و اصلا شرایط مساله رو درک نمیکنه. طرف به شدت نادانه. مطمئنا اگه یه مدیر میانسال و یا پیر بود متوجه شرایط بازی میشد و خودشو اینطوری با فردوسی پور(درواقع مردم، فردوسی پور که عددی نیست) در نمینداخت. درایت هم نداره. وقت شناس هم نیست. خب احمق جان بزار یه مدت آب از آب بیوفته بعد چراغ خاموش کارتو بکن. ولی آخ امون از عقده و کینه ای که شدت فورانش جلو عقل و درایت آدمو بگیره. خلاصه این ماجرا باعث شد مردم تو این ماجرا قشنگ حس کنن وسط یه جریان ظلم قوی به ضعیف قرار دارن. و باید حمایت کنن.

خلاصه آخرشم بگم اگه زور قوی بچربه و قائله رو با پیروزی پشت سر بزاره عادل در آینده جایگاه خاصی پیدا نمیکنه و باید مثل رشید پور مدت ها صبر کنه تا وقتش برسه و دوباره یکی بیاد و برش گردونه. کپک خان هم در آینده احتمالا رشد کنه و همیشه یه جایی میکننش مدیر و به پاس خدمتی که کرده ازش تقدیر میکنن و بهش پر بال میدن و رشدش میدن مثل مرتضوی که شد رئیس تامین اجتماعی. اما اگه این فشار های مردمی منجر به تسلیم شدن این غول بشه اون وقته که فردوسی پور میشه قهرمان این کارزار و در آینده هم کارش پر رونق تر میشه و دور دور اون میشه و کپک خان برای همیشه منفور میشه گرچه بازم تو جاهای مختلف مدیرش میکنن اما نه مدیریت های سطح بالا و تو دید مردم. 

اندر حکایت نابودی برنامه نود

یه ,هم ,رو ,فردوسی ,پور ,تو ,فردوسی پور ,در آینده ,ایرانی ها ,بادش میکنیم ,از طرف

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


erpsoftware berkeynilou 1000 عکس هیئت عاشقان کربلا شهرستان ایذه panjareinasim مطالب اینترنتی خیلی تنها mohamadrezapichi nasymebaran مطالب اینترنتی